کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

استاد شهیدم؛ جانباز شهید، عارف عظیم، دکتر محمود رفیعی، بازخواهی گشت در صبح ظهور میدانم. تا طلوع موعود... کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

استاد شهیدم؛ جانباز شهید، عارف عظیم، دکتر محمود رفیعی، بازخواهی گشت در صبح ظهور میدانم. تا طلوع موعود... کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

بازهم جای خالی استاد آذرنوش

 

سلام استاد!  

 

باردیگر جای خالیتان را به شدت حس کردم  ...         

                                                                             

 

دکتر مسعود آذرنوش! استاد همچون پدر ! بالأخره بعد از مدتها کارمو به سرانجام رسوندم اما بازهم تصور نمیکردم که بدون حضور شما ... کار علمی در حوزه پژوهش، در حوزه باستان شناسی بدون حضور دکتر مسعود آذرنوش، حس خوبی نداشت. 

 

دیروز که بعد از مدتها مجبور به حضور در گروه باستان شناسی دانشگاه شدم چشمم به تابلویی افتاد که عکس شما بود.... بازهم یاد استاد و دلتنگیهای من ... داغ رفتن شما برای من همیشه تازه است... هنوز اون لحظه ای که خبر فوتتون رو دادند عذابم میده ... استاد رو از دست دادیم... 

آذرنوش رو از دست دادیم...اون گامهای جدی عاشق وطن رو از دست دادیم... 

 

علم آذرنوش، تعهد آذرنوش،..............    

 

بازهم یادم افتاد که استاد من، انقلابی و حزب اللهی نبود اما خیلی بزرگ بود: نصیحت همیشگی استاد: بچه ها ما هرچقدرهم که مشکل داشته باشیم به خودمون مربوطه و شما در برابر دشمنان باید از وطنتون دفاع کنید..... 

اما استاد! استاد نبودید ببینید که چطور بعضیها تو اون شرایط بحرانی وطن، آب به آسیاب دشمن ریختن...حتی دانشجوهای خودتون، همون هایی که یه روزی پیمان بستن که راه آذرنوش برن ..اما بعد از آذرنوش، جاده های منتهی به آرمانهای آذرنوش رو بستند و دشمن رو شاد کردند. 

 

دلتنگ استادم ! استاد همچون پدر!    

 

 متولد 5 فروردین 1324 کرمانشاه و وفات 7 آذر 1387  

بر اثر سکته قلبی در هنگام کاوش در تپه هگمتانه

 

 

دلتنگ استادم .....................................  

 

دلتنگ علم استاد، صداقت استاد، میهن دوستی استاد، تعهد استاد

 

استاد سپردمتون به شهدا ..... که میدونم  ارادت داشتید به اونها.............. 

 

دلتنگ استادم....  

  

  

استاد همچون پدر ! در باورم جاودانه ای... 

 

 

استاد من در قطعه نام آوران بهشت زهرا آرمیده است به انتظار محشر. 

 

بر مزارش نوشته اند :  

 

فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه 

اما یگانه بود و هیچ کم نداشت 

خدایش بیامرزاد و او را بهشت برین بهر باد 

استاد فرهیخته،پژوهشگر و باستان شناس : دکتر مسعود آذرنوش  

 

روحت قرین آلاله های میهنم: شهیدان

  

 

 

 

لطفا برای کامت گذاشتن به قسمت بالای پست مراجعه کنید       





 

 

  

 

 

خواب دیدی خیر نباشه زریبافان

 

خواب دیدی خیر نباشه زریبافان 

 

جانباز بدون درصد، در روز جانباز، آواره شدنت مبارک

 

التماس میکنم و خواهش میکنم که لینک زیر رو ببینید: 

   

http://chemical-victims.blogfa.com/post-742.aspx 

  

بچه حزب اللهی های گرگان و استان گلستان، حاشا به غیرتتون، این یه امتحان بزرگه، نذارید این جانباز با خانواده اش کف خیابون بمونه، وقتی تو خونتون از خنکای کولر لذت میبرین بدونین که جانباز رفیعی نژاد تو گرمای تیرماه و با مصدومیتهای شیمیایی که تو گرما و رطوبت بدتر هم میشه تو چادر تو خیابون شرمنده زن و بچه شده .....





 

 

 

آرزو دارم برای جانباز وطنم...

 

آرزو دارم برای جانباز وطنم...  

 

 

میلاد اربابانمان مبارک ... و حسین ع تمام عشق است و اباالفضل ع تمام عشق و سجاد ع تمام کربلا و کربلا تمام عشق است...   

 

 

آرزو دارم برای جانباز وطنم...  

 

برایت آرزو دارم  :  

 

برایت صبر ایوبی، حیاتی مملو از خوبی، برایت شاد بودن را، آزاد بودن را ، رفاقت را، صداقت را، اگر خواهی محبت را ............. صمیمانه دعا کردم     

 

 

دستان تو گرچه نیست اما زیباست، آن پیرهنی کز آستینش پیداست، مجنون نشدی وگرنه می فهمیدی، جانباز، شهیدی است که چندی با ماست ...  

 

  

و تهمت صله دلاوری هایشان شد، افسانه شدند در بیمارستانها روی تختها، تنها کسی که باورشان داشت تسبیح بود، اکسیژن بود خردل بود، در سکوت و در غربت، دوست همسنگرش به آرامی ازمیانشان رفت، اما او روزی دیدمان باورمان کرد و جانش را پیشکشمان کرد، نگذاریم افسانه شوند، آنها روزی دلاور هایمان بودند.

  

 

جانباز بدون درصدم باور کن!   

 

یک ساک پر از دارو و مرهم آورد/ در سالن انتظارشبنم آورد/ منشی پرسید: نام؟ عباس...ولی 

  

در گفتن شهرتش نفس کم آورد/ تاریخ سرافرازی او گم شده است/ در حال، بُن ماضی او گم  

 

شده است/ در شهر کسی نمی شناسد او را / پرونده جانبازی او گم شده است/ از جاده و  

 

ریل مینویسد هر شب/ با لهجه سیل مینویسد هر شب/  غمنامه عاشقانه اش را دیگر/ با  

 

خط بریل مینویسد هر شب/ نه یار و ندیمه ای برایم بفرست/ نه سور و ولیمه ای برایم بفرست/  

 

من درد تو را به جان خریدم اما دفترچه بیمه ای برایم بفرست/ با پای پیاده  آمدم باور کن/ در  

 

آخر خط ممتدم باور کن/ با سینه خردلی برایت خواندم/  جانباز بدون درصدم باور کن!   

 

   

 

کنار عکس بابا زائر کربلایی یه چیز دیگه نوشتن: شهید شیمیایی  

 

 

و اما آن شیرزنان میهنم :   

 

 

 

 

برادرم آن هنگام که در موج انفجار " الو الو کربلا پس نخودها چی شدن؟ کمک میخوایم حاجی جون، بچه ها قیچی شدن" می غلطی، میفهمم که چرا راه خانه را برای مدتها گم میکنی، در کوچه های شهر گم میشوی تا من در بیراهه ها گم نشوم.  

 

آن هنگام که در موج انفجار با انبردست دندانهایت را میکشی میفهمم که آزادی، امنیت، فراغت، خوشی را بهایی است و بهای آن زجرهای امروز توست....جانباز اعصاب و روان...   

 

و او اکنون جانباز فقیر به انزوا نشسته ایست که تمام دندانهایش را با انبردست کشیده است :

 

   چرا به فقر و انزوا رانده شد؟ 

  

 

و چه کسی معنای تاول را درک میکند؟  

 

 

اینک آنان به غربت ربذه نشسته اند چرا ؟   

 

میدانم که بنیاد شهید بخشی از جانبازان را جانباز جنگ ندانست ...بیش از نیمی از آنها در فقر و فلاکتند. سالها گذشت روزبه روز اوضاع جسمیشان وخیم تر شد... هزینه های بالای درمان.... او جانباز محسوب نشد... حتی دفترچه بیمه نداشت...توان کارهم نداشت... او سوخت ذره ذره ... وقتی شهید شد،بنیاد اعلام کرد : متوفی!!!!! 

  

 

مولایم خامنه ای کبیر نیز جانباز است.  

   

جانباز میهنم!  سپاسگزارمت و دشمنم با آنکه با تو دشمن است.  

  

دشمنم با او که گویند زریباف است اما من دیده ام که در کابوسهای خود، تار عنکبوت می بافد... 

 

دشمنم با آنکه کتکت زد، با آنکه از روی ویلچر هلت داد، با آنکه معتاد خواندت، با آنکه گفت: به من چه جانبازی، مگه برای رفتن از ما اجازه گرفته بودی که الان از ما طلبکاری، و دشمن ترم با او که چنان در رویاها غرق است که هیچ توجهی به مجموعه زیردستش ندارد....جانباز موجودی است در حد تعریف برای او، جانباز تمام شد. او مشغول به کار فرهنگی است، خودش میگوید. 

  

 

روزتان مبارک قهرمانان به غربت نشسته میهنم 

 

پهلوانان نمی میرند، پهلوانان نمی میرند، چون اباالفضل پهلوان است 

 

تا ابد نام جانبازان، تا ابد نام جانبازان با اباالفضل جاودان است. 

  

 

 

یازهرا مادر شهیدان 

یا حسین زهرا... 

یا اباالفضل زهرا  

 

 

 

 

لطفا برای کامنت گذاشتن به قسمت بالای پست مراجعه کنید. 





 

 

 

 

برای رضا ایرانمنش دعا کنید

  

عید مبعث  و  بر سر نهادن تاج مسلمانی از جانب حضرت محمد(ص) مبارک 

  

همسنگران برای رضا ایرانمنش دعا کنید  

 

  

حال مساعدی ندارد 

 

جانباز شیمیایی است، زخمی ترکشهای زیادی نیز هست......     

 

{سید هادی کسایی زاده خبرنگار و فعال حقوق جانبازان شیمیایی در وبلاگش نوشته : رضا ایرانمنش که چندی پیش به علت تشدید عوارض شیمیایی در بیمارستان آتیه بستری بود به خانه منتقل شد. حال وی بسیار بد بوده و حتی قادر به گفتگو با وی نبوده است.  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-727.aspx  }

 

 

رضا ایرانمنش هرجا که برود چفیه اش را به همراه دارد چرا که رسم مولایش خامنه ای کبیر این است و رضا ایرانمنش با چفیه روزگارها گذرانده..... 

 

رضا ایرانمنش هرجا برود پوستر آقا و شهدا را همراه دارد اما .... اما ... نامردان و  حاجی گیرینفهای روزگار برنمی تابند و عنایت چنین موجودات زبونی شامل حال رضا ایرانمنش نیز شده است 

 

رضا ایرانمنش همانند سایر جانبازان دردکشیده است : دردکشیده جسمش و دردکشیده روزگار وانفسا از جور ظالمان (حاجی گیرینفها) 

   

 

برای سلامتی این جانباز شیمیایی دعا کنیم 

 

یاعلی

 

 

  

لطفا برای کامنت گذاشتن به قسمت بالای پست مراجعه کنید 





 

   

 

 

کیان! پسر حضرت زهرا(س) شدنت مبارک...

 

امشب دل از یاد شهیدان، تنگ دارم ..................

   

کیان! پسر حضرت زهرا(س) شدنت مبارک... 

  

 

 

 

مختار ، کیان و .... 

  

درود بر تمام آنهایی که برای دین رفتند  

 

و تو کیان ایرانی! کیسان ابوعمره ! هم میهنم ! چه زیبا میهمان ارباب شدی.... 

 

کیان ایرانی! راستی از خیمه ارباب چه خبر؟ آیا هنوز حسین ع کمر راست کرده از غم عباس؟ 

 

کیان ایرانی! هموطنم! ارباب را به تو سپردیم. هوای غم عباسش را داشته باش. هوای دل مجروح از اِرباً اِربای علی اکبرش را داشته باش. هوای نگرانی از نازدانه اش، رقیه خاتون را داشته باش... 

 

کیان! هموطنم! هموطنان ایرانیت بعد از قرنها دنبال قافله کربلا به حسین ع رسیدند در  شلمچه و طلائیه و ...  

 

به حسین رسیدن بها میخواهد که پرداختی .... خون بها می خواهد ... 

 

کیان! شهید همت گفت کربلا رفتن خون می خواهد... 

 

کیان! شهید آوینی گفت : آنان را که می ترسند از کربلا می رانند...  

 

کیان! شهید راه حسین شدنت مبارک

 

کیان شهید! شهادتت مبارک 

 

کیان! پسر حضرت زهرا شدنت مبارک 

 

من ایرانیم آرمانم شهادت 

 

کیان! امشب، سخت، دل از یادت تنگ دارم .... 

 

 

 

  

لطفا برای کامنت گذاشتن به قسمت بالای پست مراجعه کنید.